چرا کفار، کور محشور میشوند؟
نوشته شده به وسیله ی نور الزهراء در تاریخ 90/12/2:: 10:4 صبح
آنچه میخوانید پارهای از سخنان مفسر فرزانه قرآن، استاد جوادی آملی است که در خلال درسهای تفسیر قرآن ایراد نمودهاند:
خدا در قیامت با مؤمنین سخن میگوید، مؤمنین کلام خدا را میشنوند. قارء اهل جنت طبق بیان حضرت امیر در نهجالبلاغه و خطیب اهل جنت داوود سلام الله علیه است. خوب، خدا در قیامت با خیلیها سخن میگوید. خدا در قیامت خیلیها را مورد نظر قرار میدهد. اما کافر را اصلا نگاه نمیکند. با کافر اصلا سخن نمیگوید. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ» (البقره 174)، «وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ» (آلعمران 77) با اینکه او «بِکُلِّ شَیْءٍ بَصیرٌ» (الملک 19) است. آن نظر تشریفی را، که خدای سبحان اگر به یک موجودی نظر تشریفی کرد او از شرافت خاصه برخوردار میشود، همانطوری که در دنیا به کعبه نظر تشریفی دارد و مانند آن، در آخرت این نظر تشریفی را به مؤمنین دارد، به آنها نظر میکند. وگرنه به غیر مؤمن خدا نظری ندارد با اینکه «بِکُلِّ شَیْءٍ بَصیرٌ» است.
با غیر مؤمن خدا سخن نمیگوید، در آخرت مؤمن کلام خدا را میشنود، کافر است که کلام خدا را نمیشنود. کدام کلام را؟ کدام کلام را؟ آن کلام «اخْسَؤُا» (المؤمنون 108) را میشوند. آن کلام «اخْسَؤُا» را میشوند. اما کلامهای تشریفی را نمیشنود. بیان ذلک این است که در چند جای قرآن خدای سبحان فرمود ما در قیامت با کفار سخن نمیگوییم. «لا یُکَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ» (آلعمران 77) خدا با آنها حرف نمیزند. چه حرفی؟ با اینکه آنها میگویند که ما را نجات بده. جواب میآید «اخْسَؤُا فیها وَ لا تُکَلِّمُون»، این «اخْسَؤُا» را میشوند.
سِرَّش این است که مؤمن در دنیا چشمی داشت که حق را میدید، گوشی داشت که حق را میشنید. قیامت که ظرف ظهور حق است، او میتواند با چشم جانش جمال حق را زیارت کند «وُجُوهٌ یَوْمَئذٍ نَّاضِرَةٌ، إِلىَ رَبهَِّا نَاظِرَةٌ» (القیامة 22 و 23). به مقدار امکان آن فیض خاص و وجه خاص خدا را زیارت کند و به مقدار امکان کلام الهی را هم بشنود. اما غیر مؤمن چون به حقیقت کور بود، به حقیقت کر بود، صمّ بود و عمی بود، در قیامت حق را نمیشنود، جمال را نمیبیند. گرچه قهر را میبیند. یعنی کافر در قیامت طوری محشور میشود که جهنم و شعلهاش را میبیند اما بهشت را نمیبیند.
نه اینکه این کور است چشم ندارد، چشمی که بهشت و جمال الهی را ببیند ندارد. اگر میگوید «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً» (طه 125) یعنی چرا من را کور محشور کردی که من رحمت و جمال تو را نبینم. وگرنه شعله را میبیند، فریاد میزند میگوید «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا» (السجدة 12) همین کسی که میگوید من آن شهیق جهنم را میشنوم، همین که میگوید من لهیب جهنم را میبینم، همین که میگوید من میبینم جهنم به طرف من دارد حمله میکند «رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا»، همین شخص میگوید «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً».
در دنیا چطور بود؟ در دنیا یک کافر چشم داشت که نامحرم ببیند، گوش داشت که غیبت و آهنگ گوش بدهد، چشمی داشت که معصیت کند، گوشی داشت که معصیت کند. چشم و گوشی که با آن اطاعت کند فراهم نکرد. آیات الهی در دنیا پوشیده نبود ولی او ندید. کلام حق در دنیا مستور نبود، ولی او نشنید. در دنیا چشم دلش کور بود که حق را ببیند «لا تَعْمَى الْأَبْصارُ وَ لکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتی فِی الصُّدُورِ» (الحج 46) و گوش دلش هم کر بود که کلام حق را بشنود. پس در دنیا کافر نسبت به باطل بصیر و سمیع بود، نسبت به حق اعمی و اصمّ، این وضع کافر در دنیاست.
همین وضع در قیامت منعکس میشود. کافر نسبت به باطل سمیع و بصیر بود، در قیامت که جا برای باطل نیست، او چه را ببیند؟ محصول باطل که شعله جهنم است میبیند، محصول باطل که شهیق و زفیر جهنم است میشنود. چون چشمی که حق ببیند فراهم نکرد و در قیامت حق ظهور میکند، او اعمیست.
نه اینکه قیامت هم مثل دنیا انسان کور باشد، کور ظاهری، که هیچ چیز را نبیند. کور ظاهری نه مؤمن را میبیند نه کافر را، نه راه را میبیند نه چاه را. کر ظاهری نه موعظه را میشنود نه غیبت را. ولی کافر این چنین نیست. کافر چشمی دارد که با او گناه میکند، گوشی دارد که با او معصیت میکند. چشمی که حق را ببیند ندارد، گوشی که حق را بشنود ندارد. همین معنا در قیامت منعکس میشود.
لذا بین این دو آیهای که درباره کفار نازل شده است تنافی نیست. این چنین نیست که کسی اعتراض کند بگوید کفار از یک طرف میگویند «رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنی أَعْمى وَ قَدْ کُنْتُ بَصیراً» یا از آن طرف خدای سبحان میفرماید «و نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى» (طه 124) ما او را کور محشور میکنیم، از یک طرف هم اینها میگویند«رَبَّنا أَبْصَرْنا وَ سَمِعْنا»، ما دیدیم و شنیدیم «فَارْجِعْنا نَعْمَلْ صالِحاً» (السجدة 12) معلوم میشود هر آیهای ناظر به مقطعی از مقاطع این صفات است. این طور نیست که این آیات مزاحم هم یا منافی هم باشند معاذالله.
برگرفته از بیانات استاد جوادی آملی
منبع: تبیان
کلمات کلیدی :